مادرم راحت شدی، زیر این خاکا بخواب
دیگه درد نمی کشی، دور از این دردا بخواب
مادرم غصه نخور، کارای خونه با من
حسن و حسین با من، عشق بچه ها! بخواب
مادرم مردم شهر، همه آروم خوابیدن
دوباره صب پا میشن، ولی تو اینجا بخواب
خیلی حرف دارم ولی بمونه برای بعد
فقط اینو بت بگم: بیچاره بابا... بخواب
مادرم منو ببخش بگو چادرت کجاست؟
نصف شب می پوشمش تو نماز شبا... بخواب
مادرم عصری بابا داشت "در" و درست می کرد
داشت خونا رو پاک میکرد با همون عبا... بخواب
مادرم داریم میریم داره آفتاب میزنه
دل ماها پیشته ماه من تنها بخواب
مادرم یه مدتی تو بهشت آسوده باش
اگه قول میدی بیای...عصر کربلا بخواب
***کاظم زهدی***